منو عشق آسمونیت منو اون نامهربونیت.
منو حرفای نگفته منوکشته زخم دوریت.
منو باور نگاهت منو حادثه های خامت من و تو و یاد و خیالت
منو تو خاطرهامون من و تو همه نگامون
نشدم جدا یه لحظه من اسیر لحظه هامون
گفتی نمی خوای بمونی کنارم برو دیگه باهات کاری ندارم
واسه عشق آسمونیتون همه مهربونی تو دلم جایی برات ندارم
گفتم نمی خوای ببینی کی هستم همه زندگیمو پای تو بستم
بیا خستم منتظر نشستم نگو مستم قلبمو شکستم
یادته شبای پر غم و غصته نمی خواستم ببینم اشک چشاتو
حالا نیستی ببینی دارم میمیرم واسه دیدن یه لحظه خندهاتو
همه زندگیم بود به پای تو بودن نفسم بود برای تو
ولی راحت کردی تو فراموشم فکر کردی شمعمو من تموم می شم
سرت شلوغه آخه وقت نداری همگانی شدی تو که شان نداری
تو که می گفتی چیزی کم نداری وقتی با منی هیچ وقت غم نداری
پس دیدی زیر پات له شدم تو مه شکنو منم مه شدم
می خوام باهم باشیم هنوز تا ابد اگه این دستو نبردم بریم دست بعد
یادته شبهای پر غم و غصته نمی خواستم ببینم اشک چشاتو
حالا نیستی ببینی دارم میمیرم واسه دیدن یه لحظه خندهاتو