توی تنهایی و غربت
پشت اون کلبه ی وحشت
بعد حس سرد بارون
خداتورو به من داد.......
میون وحشت و تهدید
شایدم تو اوج تردید
بعد مردن ستاره
خداتورو به من داد.......
واسه زخم بی کسی هام
واسه ی دل واپسی هام
با یه قلب پاره پاره
خداتورو به من داد.......
خدا تورو به من داد... تا تنهایی نمیرم ....
تا وقت گریه کردن بهونتو بگیرم
خداتورو به من داد.... تا عاشقش نباشم
غصه ی عشق اونو، رو زندگیم نپاشم
خداتورو به من داد.......تا دستمو بگیری
کاشکی دیوونگی مو، تو هم به دل نگیری
خداتورو به من داد....... تا مونس شبام شی
وقتی که دلتنگتم ، همدم غصه هام شی
خداتورو به من داد....... تا که نشم نا امید
ابرای گریه بشن از تو چشام ناپدید
خدا تورو به من داد ... تا عاشق تو باشم
تا اخر زندگیم، تو حسرت تو باشم!