بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذرنگی،
بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو،
بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ،
با اینا زمستونو سر میکنم،
با اینا خستگیمو در میکنم.
شادی شکستن قلک پول،
وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد،
بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب،
با اینا زمستونو سر میکنم،
با اینا خستگیمو در میکنم.
فکر قاشق زدن یه دختر چادر سیاه ،
شوق یک خیز بلند از روی بوتههای نور،
برق کفش جفت شده تو گنجهها،
با اینا زمستونو سر میکنم،
با اینا خستگیمو در میکنم.
عشق یه ستاره ساختن با دلک،
ترس ناتموم گذاشتن جریمههای عید مدرسه،
بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب،
با اینا زمستونو سر میکنم،
با اینا خستگیمو در میکنم.
بوی باغچه، بوی حوض، عطر خوب نذری،
شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن،
توی جوی لاجوردی، هوس یه آبتنی،
با اینا زمستونو سر میکنم،
با اینا خستگیمو در میکنم...