دیروز کنار مترسک های ترسو منتظرت بودم.
لا به لای رقص گندم زار زرد.
با چمدانی که به اندازه نگاه کلاغ های انتظار
سنگین بود. چند روز پیش چهار سال شد که مشق های
تنهاییم راخط خطی میکنم.حالابه چشم های جاده ردپای رفتنم
را کوک میزنم. دیروز منتظرت بودم...نیامدی...