باران روحم را شست
برگهای درختان را.....
قطره قطره اب
دوباره جوان شدم.
سبز...زرد...نارنجی...
ورق می خورم.
....... سالهاست باران می بارم..........
کوچه کوچه خیس
امدنت را ته میکشم.
سبز نمیشوم .
باران هم که ببارد...
می بندم پنجره را
چشمهایم را هم.............