سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و کسى از وى مسافت میان مشرق و مغرب را پرسید فرمود : ] به اندازه یک روز رفتن خورشید . [نهج البلاغه]
دلتنگی های تنهایی
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||  Atom  ||
کافه

مجتبی ::دوشنبه 87/10/16 ساعت 11:30 صبح

امشب دلم هوای آن کافه را کرده

که چایش از مهر تو

و قندش محبت تو باشد

و تنها مشتری کافه

من باشم.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    دلتنگی های آدمی را باد ترانه میخواند.......

    مجتبی ::دوشنبه 87/10/16 ساعت 11:22 صبح

    این روزها کارم شده زمزمه کردن این بیت شعر خیلی احمقانه به نظر میرسه که در طول شبانه روز فقط همین بیت شعر رو زمزمه کنم.. نمیدونم چی بگم و چی بنویسم .. ازهمه اونهایی که توی این چند روز با حرفهاشون من دلداردی دادن خیلی ممنونم مخصوصا یه مریخی و مسافر که همیشه با حضور گرمشون من شرمنده می کنن و من از هر دوتاشون معذرت میخوام اگه بهاشون بد برخورد کردم آخه وقتی آدم توی شرایط روحی مناسبی نباشه و بعدش هم نخواد که کسی بفهمه این میشه که مثل این هاپو ها میشه دیگه همه اش به این ملت گیر میده ..بعدش هم که میخواد درستش کنه بدتر گند میزنه.... تو روخدا می ببیند حال روز من ..
    آخه چی بگم من، همه اش میگن تو ساکتی حرف نمی زنی درد دل نمی کنی،صحبت کن شاید آرام بشی..من چی باید بگم وقتی که من مثل بچه آدم سرم انداختم پایین داشتم زندگی می کردم نه کاری به کار کسی داشتم نه چیزی ولی این آدمها نمیذارن دیگه . آخه من به چه زبونی بگم که بذارید تو خودم باشم، بذارید تو تنهاییم باشم، خوب من چیکار کنم این آدمها نمیذارن . دیگه تقصیر من نیست .. من نمیخواستم آندفعه توی این بازی شرکت کنم ولی بازور من شرکت دادن ... من هرچی گفتم بلد نیستم .من هنرپیشه خوبی نیستم ولی قبول نکردن تازه جاتون خالی نقش اول رو هم بمن دادن .. این شد که اینطوری میشه دیگه . قاطی میکنه، دلتنگ میشه، دیوانه میشی حالا یکی هم که پیدا میشه نیتش خیر میخواد بهات حرف بزنه بعدش هم میپری به اون آخه اون که گناهی نداره ... تو برو عقده ات سر کسی خالی کن که بهات اینکار کرده ..اگه هم زورت نمیرسه (که میدونم میرسه) پس چرا به کسی دیگه گیر میدی...شرمنده ام بخدا!!!!
    این زندگی مثل یه طوفان میمونه وقتی که شروع می کنه ریگهای روانش رو به همه جا مینداز و حالا تو موندی با این همه ریگ .. نمیدونی چیکار کنی؟ اصلانمیدونی از این زندگی چی میخوای؟ اینجا در سینه ام عشق به زندگی پرنده ای اسیری است در تنگترین و سوزناکترین قفس مرگ!
    من توی این زندگی مثل بیماری میمونم که بدون هیچ پرستاری در بستر زجر جان میدهد، در این کویر میتوان تا بینهایت را ببینی، هموار، هموار و این همواری ترا با خاطرات جانگدازی قرین میکند که تا مغزاستخوانت را می سوزاند. در دیار ناکامیها، گرچه باد هوای گلهای بهاری را با خود دارد و گرچه خاک زبان یکرنگی وصداقت است و گرچه آسمان پاک وگسترده است اما در هر کدام جای خالی امید پیداست ، به کجا میتوان گریخت؟ روزی اینهمه را درعنصر امید خالصه کرده بودم ولی نمیدانم کدام اسید عنصر مرا درخود حل کرد، و بدنبال آن باز مانده های وجودم در ظرف هستی ، خالی از شکل وتعلق شد......
    وقتی دل پرنده شکست ، تنها شد، نور و صدا هم رفتند او ماند و یک سکوت بزرگ!!.


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    درد دل

    مجتبی ::یکشنبه 87/10/15 ساعت 10:13 عصر

    با سلام به تمام دوستان خوبم

    امروز بعد از روزها و ساعت ها و دقیقه ها و ثانیه های زیاد بالاخره تماس گرفت و این درد کوهنه و قدیمی رو دوباره در من اشکار کرد .

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    خاطره

    مجتبی ::شنبه 87/10/14 ساعت 10:53 صبح

    وقتی که دیگر نبود
    من به بودنش نیازمند شدم..
    وقتی که دیگر رفت
    من به انتظار امدنش نشستم...
    وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد
    من او را دوست داشتم
    وقتی او تمام کرد
    من شروع کردم
    وقتی او تمام شد
    من اغاز شدم
    و چه سخت است تنها متولد شدن
    مثل تنها زندگی کردن است...
    مثل تنها مردن...


  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    من هنوز عاشقت هستم

    مجتبی ::چهارشنبه 87/10/11 ساعت 8:41 عصر

               من هنوز عاشقت هستم

    اگر از یاد تو رفتم

      اگر رفتی تو ز دستم

    اگر یار دیگرونی

      من هنوز عاشقت هستم



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    مهر و محبت

    مجتبی ::چهارشنبه 87/10/11 ساعت 8:35 عصر

    به هر کس از مهر و محبت می کنم جان رو فدا

        مثل عقرب می زند نیشم نمی دانم چرا 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    خدایا

    مجتبی ::چهارشنبه 87/10/11 ساعت 8:28 عصر

    خدایا کفر می گویم پریشانم پریشانم

         چه می خوای از جانم نمی دانم نمی دانم

    مرابی آنکه خودخواهم اسیرزندگی کردی

           تو مسئولی خداوندا به این آعاز و پایانم ...

                    



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    تشکر از دوست خوبم

    مجتبی ::دوشنبه 87/10/9 ساعت 8:12 عصر

    سلام به همه دوستان خوبم

    امروز یکی از دوستای خوبم به نام محدثه خانم نظرش رو در مورد یادداشت هام گذاشته و من رو خیلی خوش حال کرده .از ایشون تشکر می کنم و از شما دوستان عزیز هم درخواست می کنم که نظر خودتون رو بزارید تا من دل گرم تر بشم تا بیشتر بنویسم . هر چند که من برای نظر گذاشتن شما این کار رو نکردم و نمی نویسم اما خوب بی تاثیر نیست.

    خوش باشید .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    حرف دل خیلی ها

    مجتبی ::دوشنبه 87/10/9 ساعت 6:55 عصر

    انقدر سریع اتفاق میفته که خودتم نمی فهمی؟؟...یه روزی انقدر دوسش داری که حاضری به خاطرش از همه چیزت بگذری...از غرورت...از خوشیات...حتی از زندگیت...Image and video hosting by TinyPicحاضری برای اینکه او راحت باشه...شاد باشه...خسته نشه...ناراحت نشه...غصه نخوره...هر کاری بکنی....خودت عذاب بکشی ولی گریه شو نبینی......وای که چه روزایی گذشت که به خاطرش غصه خوردی...گریه کردی...از نامهربونیهاش...بی وفایی هاش...غرور بیجاش...دلت شکست ولی به روی خودت نیاوردی...هر چقدر او نامهربونی کرد تو مهربونی کردی....هر قدر ناز کرد نازشو کشیدی...به خودت می گفتی وقتی از محبت و صداقتم مطمئن بشه همه چیز خوب میشه...چه روزایی که به امید دیدنش گذروندی...و چه شبایی که از غصه ی دوریش تا خود صبح بی صدا اشک ریختی...ولی راستش هر آدمی یه ظرفیتی داره...وقتی از حدش بگذره دیگه محبت کردنم بی معنی میشه....گاهی وقتا انقدر به یکی خوبی می کنی که دیگه فکر می کنه این مهربونیا وظیفته...اونوقته که یه چیزی ته دلت می شکنه...انقدر جواب مهربونیاتو با نامهربونی میده...انقدر در جواب لبخندت اخم می کنه ...و انقدر احساس و فکر و قلبتو به بازی می گیره.......که....که کم کم حس تو عوض میشه...دوباره غرورت واست مهم میشه....دیگه حاضر نیستی به خاطرش غرورتو خرد کنی....دیگه از دیدن اشکاش کلافه نمیشی....دیگه با نگاه کردن به چشاش دلت هری نمی ریزه پایین...دیگه نازشو نمی کشی....آره....دیگه دیدنش واست رویا نیست...دیگه از تماس دستاش و حس حرارت بدنش احساس خوبی نداری....دیگه از دوریش غصه نمی خوری...حالا می فهمی که چقدر از لحظه ها و روزاتو به خاطرش حروم کردی...و حسرت میخوری....چون...چون....دیگه دوسش نداری



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    جواب

    مجتبی ::دوشنبه 87/10/9 ساعت 6:47 عصر

    در جواب نامه ی تو
    نارفیق از تو نوشتم
    از تو که شد با تو آغاز
    لحظه لحظه سرنوشتم

    رفتی اما کردی یادم
    آخه یار با وفاتم
    واسه فهمیدن حرفات
    منو کم داری فداتم

    تنهایی دستای ما
    با دست هم شد آشنا
    با هم تپید قلبای ما
    از هم شدیم اما جدا
    به من بگو آخر چرا ، چرا ؟!

    با نگاه مهربونت
    قفل قلبمو تو بستی
    ساز تو تار دلم بود
    زدی تارمو شکستی
    واسه ویرون شدن ما
    می زدی تیشه دو دستی
    باورت نمیشه اما
    خود تو عهدو شکستی
    حالا اینجا تک و تنها
    پرپر گذشته هاتم
    نارفیقانه بریدی
    ول من هنوز باهاتم

    هر دو مون تنهای تنها
    هر کدوم یه جای دنیا
    جای تو خالی اینجا
    جای من خالیه اون جا



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    <   <<   16   17      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    کمی نزدیکتر
    بهونه
    معنی کردن عشق
    وقتی ادم دلش می گیره
    تبریک ولینتاین
    عشق بی پایان
    ازدواج
    باز دوباره دلم گرفته
    پیست موتور سواری
    [عناوین آرشیوشده]

    About Us!
    دلتنگی های تنهایی
    مجتبی
    Link to Us!

    دلتنگی های تنهایی

    Hit
    مجوع بازدیدها: 331767 بازدید

    امروز: 95 بازدید

    دیروز: 7 بازدید

    Notes subjects


    GSX 400 R . آرزوی یک عاشق خسته از دنیا و پایان راه رسیده و بی هم نفس. . استقلال محبوب ترین و پر افتخارترین تیم اسیا. . افکار کودکی . باران بهاری . بارون . تنهایی . حرف دل . حکایت دل . خداحافظ ای مانده بی من . خداداد . درد دل . دکتر شریعتی . دلم گرفته از این دنیا . رویا . زمونه . زندگی بی تو و در خیال . شمع . عشق . عشق آْرامش بخش من . عشق دست نیافتنی . فراری از همه . مفهوم زندگی . مهم تویی که دل من رو به بازی گرفتی .

    Archive


    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 88
    آبان 88
    دی 88
    مرداد 89
    دی 89
    اسفند 89
    بهمن 89

    links
    شکوفه های زندگی
    همنشین
    %% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
    سروش دل
    یادداشتها و برداشتها
    ناز آهو
    گلهای یاس
    اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
    لــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )
    گنجینه
    عاشق دلباخته
    چه زود دیر میشه
    امیدزهرا omidezahra
    قــقــنــــــــــــــــــــــــــــــــو س
    مشق عشق
    همسفر عشق
    هزاره
    حاج آقا مسئلةٌ
    تنها
    عکس پرنسس خشگله
    خاطرات یک زندگی عاشقانه
    دل ها تنها به یاد خدا آرام می گیرد
    دیشب گناهی کرده ام....
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    **** نـو ر و ز*****
    اس ام اس سرکاری اس ام اس نیمه شبی و اس ام اس ضدحال
    یاسمن

    امیر

    تنهایی من
    دست نوشته های یک دختر فروردینی
    الهه عشق
    محدثه
    تو میتونی !! دانلود آهنگ ترانه موزیک سرگرمی عکس کلیپ اس ام اس
    شکوفه های بهاری

    In yahoo

    یــــاهـو

    My music

    Submit mail

     


    داغ کن - کلوب دات کام