با هر صدایی که میاد...فکر میکنم تو اومدی...
تو بودی که به عشقمون خنجر دلتنگی زدی...
با هر نفس تازه میشه...اون همه خاطراتمون...
حتی تو خواب هم عادته...این که بگم پیشم بمون...
اما تو بی وفایی و درد منو نمی دونی...
هر چی بگم پیشم بمون...تو پیش من نمی مونی...
وای از اون روزی که من از عشقمون دل بکنم...
تورو فراموش کنم و دلو به دریا بزنم...
وای از اون روزی که من رو اسم تو خط بکشم...
وای از اون روزی که من بگم پشیمون نمیشم...
وای از اون روزی که تو خنده کنی به حرف من...
وای از اون روزی که خنده های تو گریه بشن...
وای از اون روزی که تو دوباره عاشقم بشی...
هی برام گریه کنی...داد بزنی...درد بکشی...
فکر نکن که من میام به قصه هات گوش میکنم...
هر چی بدی کرده بودی ساده فراموش میکنم...
فکر نکن با این ترانه رو دلم پا میذارم...
چجوری بهت بگم چقدر تورو دوستت دارم...
تو هم نذار روزی بیاد که بی تو تنها بمونم...
وای از اون روزی که من بهت بگم پشیمونم...
وای از اون روزی که من رو اسم تو خط بکشم...
وای از اون روزی که من بگم پشیمون نمیشم...
وای از اون روزی که تو خنده کنی به حرف من...
وای از اون روزی که خنده های تو گریه بشن...
وای از اون روزی که تو دوباره عاشقم بشی...
هی برام گریه کنی...داد بزنی...درد بکشی...
فکر نکن که من میام به قصه هات گوش میکنم...
هر چی بدی کرده بودی ساده فراموش میکنم...
هر چی عشقه توی دنیا...من میخواستم مال ما شه...
اما تو هیچوقت نذاشتی بینمون غصه نباشه...
گله میکنم من از تو...از تو که این همه بی رحمی...
هزار بار مردم از عشقت...توکه هیچوقت نمی فهمی...
شدم چوپان ساده لوح کنار گله ی احساس...
چه رسمی داره این گله ...سر چنگال گرگ دعواست...
تو اینقدر خواستنی هستی که این گله نمی فهمه...
اگه لبخند به لب داری...دلت از سنگ و بی رنگه