سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند، بنده ای را دوست بدارد، او را باآرامش و بردباری می آراید . [امام علی علیه السلام]
دلتنگی های تنهایی
 || مدیریت  ||  شناسنامه  || پست الکترونیــک  ||  RSS  ||  Atom  ||
نوروز زمانی مقدس در ایران باستان

مجتبی ::سه شنبه 87/12/27 ساعت 11:23 صبح

نوروز، از جشن‌های باستانی ایرانیان است. در زمانهای کهن، جشن نوروز در نخستین روز فروردین (معمولاً مطابق با ?? مارس) آغاز می‏شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می‏کشیده‏است. در بعضی از دربارهای سلطنتی جشن‏ یک ماه ادامه داشته ‌است. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می‏شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی داشت، در حالیکه طی باقیمانده ماه، هنگامی‏که پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی می‏پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت.

 تاریخچه

جشن نوروز از آیین‌های باستانی و ملی ایرانیان می‌باشد. جزئیات چگونگی این جشن تا پیش از دوره هخامنشیان بر ما پوشیده‌است. در اوستا نیز هیچ اشاره‌ای به این جشن نشده‌است. همچنین از دید مذهب و باورهای دینی ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتی در دست نیست. اگرچه مطالبی کلی در تعداد اندکی از کتابهای نوشته شده در روزگار ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد.

با استناد بر نوشته‌های بابلیها، شاهان هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از استان‌های گوناکون که پیشکش‌هایی نفیس همراه خود برای شاهان آورده بودند می‌پذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهان هخامنشی (??? - ???)، در آغاز هر سال از پرستشگاه بأل مردوک، که از خدایان بزرگ بابلیان بود دیدن می‌کرد.

همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌گرفتند. صبح نوروز شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود وارد می‌شد. و سپس والامقام‌ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌کرد. ?? روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده، و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته می‌شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ می‌پاشیدند و تا روز ?? فروردین که به آن روز مهر می‌گفتند، آنها را برنمی داشتند.

جشن‌هایی که از آن روزگار به یادگار مانده، هیچ یک به طول و تفصیل نوروز نیست. نوروز جشنی است که یک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن می‌آید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سین است.

نوروز در گذشته دارای آداب چندی بوده‌است که امروز تنها برخی از آنها برجای مانده و پاره‌ای در دگرگشت‌های زمانه از بین رفته‌اند. از رسم‌های بجا مانده یکی راه افتادن حاجی فیروز است.

نوروز در آیات و روایات

در کتاب بحارالانوار علامه مجلسی درباره نوروز روایات متعددی وجود دارد، در جلد ? ???بیش از ? ???صفحه به نقل از امام صادق نقل شده‌است که به معلی بن خنیس فرمودند:ای معلی! همانا نوروز روزی است که پروردگار جهان از بندگانش پیمان گرفت که او را پرستش کنند، به او شرک نورزند و به پیامبران و امامان ایمان بیاورند، نوروز اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد و بادهای ناگهانی وزیدن گرفت و ستاره زمین در چنین روزی ایجاد شد، روزی است که علی در نهروان پیروز شد و گلهای زمین در آن روز خلق شد، در چنین روزی کشتی نوح بر کوه جودی نشست، همان روزی که جبرئیل بر پیامبر نازل شد، همان روزی که ابراهیم بتها را شکست، روزی که پیامبر؛ علی را بر دوش خود حمل کرد تا بتهای قریش را سرنگون کند و در چنین روزی است که مهدی ظهور خواهد کرد

آیین‌های نوروزی

خانه‌تکانی

خانه‌تکانی از دیگر آئین‌های نوروز است. ده پانزده روز مانده به نوروز (سال نو)خانه تکانی شروع می‌شود. در این آئین، همه وسایل خانه گردگیری و شستشو می‌شود و پاک و پاکیزه می‌گردد.

چنان زوایای خانه را می‌روبند که اگر تا یک سال دیگر هم آن زوایا از چشم خانم خانه پنهان بماند یا فرصت پاکیزه سازی آنها به دست نیاید، قابل تحمل باشد.

وسواس برای این پاکیزه سازی تا به حدی است که در و دیوار خانه اگر نه هر سال، هر چند سال یکبار نقاشی می‌شود.

پس از خانه تکانی، نوبت سبزه کاشتن می‌شود. مادران حدود یک هفته مانده به نوروز، مقداری گندم و عدس و ماش و شاهی در ظرف‌هایی زیبا می‌ریزند و خیس می‌دهند تا آهسته آهسته بروید و برای سفره نوروزی آماده گردد.

کارت شادباش

کاری که پس از شکل گیری روش‌های جدید ارتباطی مانند نامه‌نگاری، یا شکل جدیدتر آن نامه‌های الکترونیکی رواج یافته، ارسال کارت شادباش است؛ یک هفته پیش از آغاز سال نو، زمان ارسال کارت‌های شادباش فرا می‌رسد، فرستادن کارت شادباش برای همه دوستان و آشنایان، و اقوامی که در دیگر کشورها یا شهرها زندگی می‌کنند، البته کاری پسندیده‌است، امروزه و بعد از رواج تلفن بیشتر به یک تلفن برای گفتن تبریک سال نو پس از تحویل سال بسنده می‌کنند.

دید و بازدید

دید و بازدید رفتن تا پایان روز ?? فروردین ادامه دارد. اما معمولاً در همان صبح نوروز به دیدن اقوام نزدیک، مانند پدر و مادر، پدر بزرگ و مادر بزرگ، پدر و مادر زن یا شوهر، عمه، عمو، خاله، دائی و... می‌روند.

روزهای بعد نوبت اقوام دورتر فرا می‌رسد و سر فرصت به دیگر اقوام و دوستان سر می‌زنند و دیدارها تازه می‌کنند. حتی اگر کسانی در طول سال به علت کدورت‌هایی که پیش آمده از احوال پرسی یکدیگر سر باز زده باشند، این روزها را فرصت مغتنمی برای رفع کدورت می‌شمارند و راه آشتی و دوستی در پیش می‌گیرند.

مسافرت نوروزی

از آنجا که مدارس در ایام نوروز تا ?? فروردین تعطیل است، فرصت خوبی برای سفر کردن به دست می‌آید. پس گروه کثیری از مردم به شهرهای دیگر و نقاط خوش آب و هوا ی کشور که در ایام نوروز از آب و هوای معتدل برخوردار است، سفر می‌کنند. اما این سفرها نیز خالی از دید و بازدید نیست. مردم به دیدار یکدیگر می‌روند و دیگران را به شام و ناهار دعوت می‌کنند. سفرهای زیارتی نیز که از دیرباز مرسوم بوده، همچنان رونق دارد. به این معنی که عده زیادی شب عید به مشهد می‌روند و پس از یکی دو روز به خانه و کاشانه خود باز می‌گردند.

غذاهای روز اول عید

اغلب مردم، روز اول عید نوروز سبزی پلو و ماهی، کوکو سبزی و آش می خورند. اگرچه غذاهایی دیگری نیز رواج دارد. برای مثال کردها صبح روز اول عید خورشت قورمه سبزی می پزند.

دیگر آیین‌ها

آداب و سنن مربوط به نوروز در گذشته بیش از امروز بوده‌است.

تا چند دهه پیش در برخی نواحی ایران، نوروزی خوانی مرسوم بوده‌است. در گیلان و مازندران و آذربایجان، از حدود یک ماه پیش از فرارسیدن نوروز، کسانی در روستاها راه می‌افتادند و اشعاری در باره نوروز می‌خواندند. اشعاری که بنا بر تعلقات مذهبی شیعیان با مضامین مذهبی آمیخته بود و ترجیع بند آن چنین بود:

باد بهاران آمده، گل در گلستان آمده / مژده دهید بر دوستان، ...

این پیک‌های نوروزی در مقابل نوروزی خوانی از مردم پول یا کالا می‌گرفتند و سورسات نوروزی خود را جور می‌کردند.

تا چهل پنجاه سال پیش به راه انداختن «میر نوروزی» نیز یکی از آئین‌های رایج بوده‌است. داستان میر نوروزی این است که در پنج روز آخر سال اداره و فرمانروایی شهر را به فردی از پائین‌ترین قشرهای اجتماعی می‌سپردند و او نیز چند تن از مردم عوام را به عنوان خدم و حشم و عامل خود انتخاب می‌کرد و فرمان‌های شداد و غلاظ علیه ثروتمندان و قدرتمندان می‌داد.آنها نیز در این پنج روز حکم او را کم و بیش مطاع می‌دانستند و تنها در موارد پولی به چانه زدن می‌پرداختند. پس از آن پنج روز نیز میر نوروزی مطابق سنت از مجازات معاف بود و هیچ کس از او بازخواست نمی‌کرد که چرا در آن مدت پنج روز چنین و چنان کرده‌است.

نوروز زمانی مقدس در ایرانباستان

زمان در دیدگاه انسان اعصار کهن به دو گونه مقدس بخش می شود.

زمان مقـدسآن بود که صرف امور مقـدس بود که درگذران امـور عادی زندگی به کار می رفت.

زمان مقدسخود به چند گونه تقسیم می شود.

زمانی که صرف به جای آوردن شعایر ایمانی می گردد از جمله نمازها، دیگری
زمانیکه در طی آن با تکـرار بعضی اعمال که در نمونه ی کهن اسطوره ای وجود داشت و
انسان عصر کهـن می کوشیـد با باز ساختن
 صحنه های آن وقایع دور دست که توسـط خدایـان در آغـاز خلقـت   انجام یافته و گاه توسط قهرمـانان در گذشتههای دور صـورت گرفتـه     بود به اصل ونشاء خود بازمی گردد.

دراینگـونـهزمان هـای مقـدس نمایـش های مذهبـی و آئینـی بر پـا    می داشتند و گاه نمـوداری از شـادی و گاهعـزاداری بود و سرانجام زمانی بود که یاد آورریتم های کیهـانی شمـرده می شـد
ماننـد ورود خورشید به برج جدی و حمل و در واقع ستایـش پدیده های ایتمیک و پدید
آمدن آئین های سترگ وابسته به آن ها به سبب وجود اعتقـاد به متا فیزیکـی بودن آن
ها و بر اسـاس معتقـدات دینی ـ ایمانی انسان آن اعصار.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    نوروز

    مجتبی ::سه شنبه 87/12/27 ساعت 11:0 صبح

    بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذرنگی،
    بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو،
    بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ،
    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خستگیمو در می‌کنم.

    شادی شکستن قلک پول،
    وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد،
    بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب،
    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خستگیمو در می‌کنم.

    فکر قاشق زدن یه دختر چادر سیاه ،
    شوق یک خیز بلند از روی بوته‌های نور،
    برق کفش جفت شده تو گنجه‌ها،
    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خستگیمو در می‌کنم.

    عشق یه ستاره ساختن با دلک،
    ترس ناتموم گذاشتن جریمه‌های عید مدرسه،
    بوی گل محمدی که خشک شده لای کتاب،
    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خستگیمو در می‌کنم.

    بوی باغچه، بوی حوض، عطر خوب نذری،
    شب جمعه پی فانوس توی کوچه گم شدن،
    توی جوی لاجوردی، هوس یه آب‌تنی،
    با اینا زمستونو سر می‌کنم،
    با اینا خستگیمو در می‌کنم...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    درد دل

    مجتبی ::پنج شنبه 87/12/15 ساعت 11:55 عصر

     

    دلم بد گرفته الان که دارم این یادداشت رو می نویسم دلم می خواست یکی بود که می تونستم با اون درد دل کنم .

    حرف دلم رو بهش بزنم . اما چه کنم که نمیشه که بشه و این اتفاق بیفته . نه الان ، هیچ وقت دیگه اون مال من نمیشه .

    بازم هم شکر می کنم خدا رو که این عشق رو در دل من گذاشت و من با این عشق تنها نیستم و در دل خودم با اون زندگی می کنم .

     امید وارم که هر جا که هست و با هر کسی هست سالم و شاد باشه این قسمت هر کسی هست .

    با قسمت نمیشه مبارزه کرد . فقط باید ساخت .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    خاطره

    مجتبی ::چهارشنبه 87/12/14 ساعت 11:29 صبح

     

    دستانم را یارای نوشتن نیست با این حال از تو مینویسم از تویی که روزگاری بودی و زیستی واکنون هیچ مانده از تو جز یک خاطره , یک یاد, یک نیاز و پس از سالها من هنوز یادی از تو را در خاطر می پرورانم




  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    خواب دیدن شبانه

    مجتبی ::دوشنبه 87/12/5 ساعت 4:4 عصر

     

    شب هایی که خواب تورا می بینم

    صبح اش زودتر بیدارم کن

    تا پنبه های طبی را

    در گوشم فرو کنم

    و به ماشین های بدون بوق

    به لب زدن های بیهوده

    به سکوت این شهر

    بخندم

    راهم را کج کنم به خیابانی که بوی تو را می دهد

    و از میان هزاران تصویر

    خنده هایت را بشناسم

    تو سلام کنی و سلام ات

    شنیدنی شود برایم

    من به پنبه ی گوش های تو بخندم

    تو به پنبه ی گوش های من

    بعد دستهایم را بگیری و باقی را

    چشمهایت بگوید...

    .

    .

    .

    شب هایی که خواب تو را می بینم

    صبح اش

    زودتر

    بیدارم کن..! 

    خواب دیدم که باز می آیی،می نشینی کنار شومینه

    خنده ها از لبت نمی افتند،بسته پیشانی ات ولی پینه

    ناگهان روبروی آیینه می گریزی و محو می گردی

    می دوم تا ببوسمت اما،نیست چیزی درون آیینه...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    عاشقی = دیوانگی

    مجتبی ::دوشنبه 87/12/5 ساعت 3:37 عصر

    دیوانه ام از خود ندارم خانه ای

          عاشقان کی خانه دارند ،دل مگر دیوانه ی



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    کوچه

    مجتبی ::دوشنبه 87/12/5 ساعت 3:26 عصر

    هم من حرف زیاد دارم هم تو. قرارمان اما - فقط - تا تَهِ کوچه‌س. کاش کِش می‌آمد این کوچه!




  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    نوار قلب

    مجتبی ::دوشنبه 87/12/5 ساعت 3:21 عصر

          نوار قلب گرفتن اَزَم؛ اسم تو رو زیگزاگ می رفت!



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    اشک ها

    مجتبی ::دوشنبه 87/12/5 ساعت 3:13 عصر

    اشک‌ها، دانه‌های تسبیح‌ان؛

    پاک می‌کنند.

    پاک می‌شوند.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

    طوفان

    مجتبی ::دوشنبه 87/12/5 ساعت 2:58 عصر

    طوفان می‌آید؛ برق می‌رود. می‌آید.

    باران می‌آید؛ تو می‌روی. دیگر نمی‌آیی.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته های دیگران()

       1   2      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    کمی نزدیکتر
    بهونه
    معنی کردن عشق
    وقتی ادم دلش می گیره
    تبریک ولینتاین
    عشق بی پایان
    ازدواج
    باز دوباره دلم گرفته
    پیست موتور سواری
    [عناوین آرشیوشده]

    About Us!
    دلتنگی های تنهایی
    مجتبی
    Link to Us!

    دلتنگی های تنهایی

    Hit
    مجوع بازدیدها: 331685 بازدید

    امروز: 13 بازدید

    دیروز: 7 بازدید

    Notes subjects


    GSX 400 R . آرزوی یک عاشق خسته از دنیا و پایان راه رسیده و بی هم نفس. . استقلال محبوب ترین و پر افتخارترین تیم اسیا. . افکار کودکی . باران بهاری . بارون . تنهایی . حرف دل . حکایت دل . خداحافظ ای مانده بی من . خداداد . درد دل . دکتر شریعتی . دلم گرفته از این دنیا . رویا . زمونه . زندگی بی تو و در خیال . شمع . عشق . عشق آْرامش بخش من . عشق دست نیافتنی . فراری از همه . مفهوم زندگی . مهم تویی که دل من رو به بازی گرفتی .

    Archive


    دی 1387
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    مرداد 1388
    شهریور 1388
    مهر 88
    آبان 88
    دی 88
    مرداد 89
    دی 89
    اسفند 89
    بهمن 89

    links
    شکوفه های زندگی
    همنشین
    %% ***-%%-[عشاق((عکس.مطلب.شعرو...)) -%%***%%
    سروش دل
    یادداشتها و برداشتها
    ناز آهو
    گلهای یاس
    اداره منابع طبیعی وآبخیزداری شهرستان مانه وسملقان
    لــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )
    گنجینه
    عاشق دلباخته
    چه زود دیر میشه
    امیدزهرا omidezahra
    قــقــنــــــــــــــــــــــــــــــــو س
    مشق عشق
    همسفر عشق
    هزاره
    حاج آقا مسئلةٌ
    تنها
    عکس پرنسس خشگله
    خاطرات یک زندگی عاشقانه
    دل ها تنها به یاد خدا آرام می گیرد
    دیشب گناهی کرده ام....
    موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
    تا ریشه هست، جوانه باید زد...
    **** نـو ر و ز*****
    اس ام اس سرکاری اس ام اس نیمه شبی و اس ام اس ضدحال
    یاسمن

    امیر

    تنهایی من
    دست نوشته های یک دختر فروردینی
    الهه عشق
    محدثه
    تو میتونی !! دانلود آهنگ ترانه موزیک سرگرمی عکس کلیپ اس ام اس
    شکوفه های بهاری

    In yahoo

    یــــاهـو

    My music

    Submit mail

     


    داغ کن - کلوب دات کام