کــــــــــــــــــــــــجايي سهراب
ديدي آخر سهراب
مردم بالادست
كه طراوت را از راز سحر مي چيدند
و نجابت را سرلوحه دل مي كردند
آب را گل كردند
لاله را دار زدند
نان خشكيده مرد لب جو
ز كَفَش دزديدند
و سپيدار كهنسال و غريب ادراك
همچنان تشنه تر از تشنه بماند
و ز ميان گل و آب
چهره اي مات به جادويي دنياي سراب
چه شده است ؟
روي ز يبا دو برابر نشده
ديدي آخر سهراب
آنهمه مي گفتي
آب را نه
حتي آب را گل نكنيم
آب را نه
تو كجايي سهراب ؟
آب را گل كردند .کــــــــــــــــــــــــجايي سهراب
ديدي آخر سهراب
مردم بالادست
كه طراوت را از راز سحر مي چيدند
و نجابت را سرلوحه دل مي كردند
آب را گل كردند
لاله را دار زدند
نان خشكيده مرد لب جو
ز كَفَش دزديدند
و سپيدار كهنسال و غريب ادراك
همچنان تشنه تر از تشنه بماند
و ز ميان گل و آب
چهره اي مات به جادويي دنياي سراب
چه شده است ؟
روي ز يبا دو برابر نشده
ديدي آخر سهراب
آنهمه مي گفتي
آب را نه
حتي آب را گل نكنيم
آب را نه
تو كجايي سهراب ؟
آب را گل كردند .