سلام
خيلي زيبا و با احساس نوشتي
منم يه جورايي مثل شما هستم عاشق شدم و نزديک به 2 سال هر جوري که فکر کني عذاب کشيدم و صبوري کردم چون عاشق بودم
حالا که اون عاشق شده فکر مي کنم ديگه نمي تونم بهش فرصت بدم . هنوزم دوسش دارم هنوزم دلم واسش تنگ مي شه اما ديگه نمي تونم بهش اعتماد کنم نمي تونم بهش تکيه کنم . زجرايي که به خاطرش کشيدم هنوز مثل يه فيلم جلوي صورتمه ...........
نمي دونم چه کار کنم ؟؟؟؟